برگ سبز -سایتی برای گیاهان دارویی و مدیریت کشاورزی

گیاهان دارویی کشت قارچ تراریوم و بونسای گیاهان اپارتمانی

برگ سبز -سایتی برای گیاهان دارویی و مدیریت کشاورزی

گیاهان دارویی کشت قارچ تراریوم و بونسای گیاهان اپارتمانی

پیوند زدن درختان میوه

پیوند زدن درختان میوهپیوند از نظر فیزیولوژیکی و بیولوژی


پیوند زدن که در حقیقت عبارت از زخم کردن و قطع مقدار زیادی از شاخ و برگ گیاه و بعداً مجبور کردن دو نبات مختلف به زندگانی با یکدیگر است، تغییرات فیزیولوژیکی و بیولوژیکی مخصوصی در گیاه پیوندی جدید به وجود می آورد.

جوش خوردن پیوندک و پایه

برای اینکه فسمت های مختلف دو گیاه بتواند با یکدیگر زندگانی کرده و تولید نهال جدید کند و بهره کافی دهد باید اتصال این دو قسمت با یکدیگر کامل باشد یعنی باهم جوش خورده یکی شود.این موضوع ممکن نیست مگر آنکه پایه و پیوندک با یکدیگر نمو نموده و سلولهای محل اتصال با یکدیگر شروع به فعالیت کرده نسج جوانی به وجود آورد.برای حصول این مقصود، باید دو طبقه مولده پایه و پیوندک با یکدیگر منطبق شده به یکدیگر بچسبند یعنی هیچ قسم مانع از مایع یا جامد و یا بخار بین آنها قرار نگیرد.

در نباتات علفی تقریباً تمام سلولهای پایه و پیوندک نمو کرده یک نوع سنجش پارانشیمی تولید می کند که فضای بین پایه و پیوندک را پر می نماید.در نباتات خشبی این عمل تقریباً فقط بوسیله سلولهای طبقه مولده انجام می گیرد.پس از آنکه فضای بین پایه و پیوند به وسیله این نسج پر شد یک طبقه از سلولهای آن تبدیل به طبقه مولده شده و شبیه پلی رابط بین طبقه مولده پایه و این طبقه در پیوندک می شود که من بعد مانند کامبیوم معمولی درخت در داخل تولید آوندهای چوبی نموده و در خارج تشکیل آوندهای آبکشی می دهدو بدین ترتیب اتصال و یکسره شدن آوندها از پایه به پیوند عملی می شود.

در نباتات دو لپه اگر مانع تجانس پایه و پیوندک در بین نباشد جوش خوردن دو قسمت درخت پیوندی حتمی است ولی در نباتات یک لپه این امر غیر ممکن است و اگر هم پایه با پیوندک جوش بخورد دوام آن حداکثر یک سال خواهد بود.( بنا بر تجربیات شوبرت در کتاب مولیش) علت عدم موفقیت درپیوند کردن نباتات یک لپه مانند درخت خرما ، فقدان ساختمان ثانوی و عدم وجود طبقه مولده متصل به هم می باشد.

قرابت پیوندک با پایه

جوش خوردن پایه و پیوندک تابع دقت در عمل قرار دادن پیوندک روی پایه می باشد ، یعنی دو طبقه مولده باید حتماً با یکدیگر تماس حاصل کنند ولی برای منظور مورد بحث یعنی جوش خوردن دو قسمت با یکدیگر این شرط کافی نیست زیرا علاوه بر لزوم تطبیق دو طبقه مولده طبیعت دو گیاه مورد عمل نیز باید با یکدیگر وفق دهد و یا به عبارت دیگر تجانس و قرابتی نیز بین انها برقرار باشد.تا عمر درخت پیوندی زیاد شده و بهره کافی دهد.در پاره ای از نباتات مشاهده می شود که دو نوع گیاه مختلف مانند درخت گلابی و درخت به کاملاً با یکدیگر جوش خورده تولید درختی پر بهره و نسبتاً قوی می نماید.در بعضی از درختان دیگر حتی افراد یک جنس را که ژانر می نامند نمی توان با یکدیگر پیوند نمود مثلاً سیب و گلابی که هر دو از یک جنس ولی جور مختلف می باشند اغلب با یکدیگر جوش نمی خورند و اگر هم اتفاقاً پایه .و پیوندک با یکدیگر جوش خورد عمر درخت پیوندی خیلی کوتاه می باشد و از نظر اقتصادی کم بهره خواهد بود.این قرابت و تجانس که امری است طبیعی گاهی به اندازه کار پیوند زدن را مشک می کند که پاره ای از درخت های سیب را نمی توان با یکدیگر پیوند نمود.مثلاً درخت سیبی که دارای چوب نرم است و درخت سیبی که چوب آن سخت می باشد با یکدیگر قابل پیوند نیست.

موضوع تجانس بین پایه و پیوند که از مسائل مهم پیوند زدن و یکی از شرایط لازم موفقیت در عمل پیوند می باشد کاملاً تجربی است .یعنی فقط عمل و ازمایش نشان می دهد که چه نوع گیاهی یانبات دیگر قابل پیوند کردن است.

در قاعده عمومی و بطور کلی می توان گفت که گونه های مختلف یک جنس با یکدیگر قابل پیوند کردن می باشد.موفقیت در پیوند دو جنس مختلف مشکل و به طور استثناء حاصل می شود ودر چنین مواقع درخت پیوندی ضعیف و یا کم عمر است و پیوند افراد و خانواده مختلف با یکدیگر غیر ممکن است.

اثر متقابل پیوندک و پایه روی یکدیگر و نتایج آن

عده ای از دانشمندان ( من جمله مولیش) معتقد هستند که پایه و پیوندک در یکدیگر تاثیر ندارند زیرا هیچ یک از تغییرات حاصله ارثی نیست و با بذر قابل تکثیر و تولید مجدد نمی باشد.دسته ای دیگر مانند دانیل و بوف عقیده دارند که تاثیر متقابل دو قسمتی که با یکدیگر زندگانی می کنند زیاد است و این تغییرات ارثی می باشد و حتی ممکن است منجر به ایجاد گونه جدیدی بشود مانند بذری که از پیوند کلم معمولی روی ریشه شلغم به دست می آید.

1- در پاره ای از درختان رنگ میوه و یا رنگ برگ و گل در اثر انتخاب پیوند مناسب تغییر می کند مثلاً اگر یک گوجه فرنگی را که دارای برگهای قرمز رنگ است روی گوجه آمریکایی پیوند کنند رنگ برگ آن تیره تر می شود تا آنکه همان گونه را روی گوجه معمولی پیوند بزنند.

2- نتیجه دیگر اثر متقابل پایه و پیوندک مقاومت بیشتر درخت پیوندی به بیماریها و سرمای زیاد می باشد.

3- یکی دیگر از تاثیرات پیوند کردن درختی کم شدن عمر بعضی از درختان پیوندی است.هر گاه پسته معمولی را روی درختی از گونه خود و یا از گونه آتلانتیکا پیوند کنند درخت پیوندی در حدود دویست سال عمر می کند ولی درخت پسته ای که در آن پیوندک پسته معمولی و پایه درخت بنه با چاتلانقوش باشد بیش از 60 یال عمر نمی کند

فواید پیوند

در گیاهانی که نمی توان آنها را با قلمه و یا پا جوش ازدیاد نمود برای حفظ مشخصات خارجی و داخلی یعنی ژنتیکی پایه مادری از پیوند استفاده می نماید به عبارت دیگر پیوند کردن تغییری در خواص ظاهری و یا باطنی پیوندک نمی دهد.

2- درختان کهن که به علتی قسمت هوایی ان از بین رفته و یا فرسوده شده باشد ولی ریشه آن قوی و فعال است می توان ان درخت را به وسیله پیوند جوان کرد و این عمل را نسبت به نوع درخت تا حداکثر 5 مرتبه تکرار نمود.

3- در درختان ضعیف که مقدار ریشه در آنها کم بوده و یا طبیعاتاً قادر به جذب شیره خام به اندازه کافی نمی باشند با پیوند کردن شاخه ریشه داری به تنه ان جبران کمبود شیره خام را نموده قسمت هوایی چنین درختی قوی می گردد.این کاملاً کاملا شبیه به تزریق خون در بدن بیماری است که مقدار زیادی از خون خود را از دست داده باشد با این تفاوت که نزد انسان پس از یک یا چند مرتبه تزریق کمبود خون تامین شده و تکرار عمل لازم نیست ولی در درختان این تزریق شیره خام اضافی باید همیشگی باشد و به این جهت است که با پیوند کردن پایه ریشه داری که در نزدیکی درخت مورد عمل کاشته شده برای همیشه منبع شیره خامی در دسترس آن قرار می دهند.

4- اغلب اتفاق می افتد که در زمستان جانوران جونده مانند خرگوش به باغ آمده پوست درختان را می جوند و از این را ه اغلب باعث خشک شدن درخت می گردند.برای نجات درخت از مرگ حتمی کافی است دو سر شاخه جوان را در بالا و زیر خم حاصله از دندان جانور به طوری که بعداً شرح خواهیم داد پیوند کنند.

پس از دو یا سه سال شاخه های جوان پیوند شده قوی گردیده و علاوه بر رساندن مقدار کافی شیره خام به درخت وزن قسمت هوایی آن را نیز تحمل نموده تاج درختبر جا می ماند و در این موقع اگر شدت آسیب زیاد باشد به حدی که نتوان باقی مانده تنه زخمی درخت را یعنی قسمتس که بین دو محل پیوند قرار گرفته نگاه داشت آن را قطع می کنند و درخت به جای یک تنه دارای چهار پایه خواهد شد.

5- هر گاه درختی در محل معینی نتواند به وسیله ریشه خود تهیه مواد غذایی کند از پیوند استفاده نموده درخت مطلوب را روی پایه دیگری که قرابت و تجانس با درخت مورد بحث داشته باشد پیوند می نمایند مانند بادام که در اراضی مرطوب نمی توانند زندگانی کنند و یا رازقی در خاکهای آهکی در این صورت بادام را روی گوجه و رازقی را روی یاس معمولی که قادربه زندگانی در خاک آهکی می باشد پیوند می کنند.

6- در درختانی که روی ریشه خود ضعیف و یا زیادتر از حد معمول و لازم قوی می شوندباغبان با پیوند نمودن این نوع درختان روی پایه مناسب دیگر قدرت و یا ضعف قسمت هوایی درخت مورد عمل را بنابر میل خود تغییر می دهد.مانند پیوند درخت گلابی روی پایه به.درخت به طبیعتاً کوتاه و تقریباً درختچه است و ریشه آن نیز کم و سطحی می باشد.پیوند درخت گلابی روی درخت به از این ضعف و کمی ریشه استفاده نموده کوتاه و کم رشد می شود ولی در عوض دارای میوه شیرین تر و کمی مرغوب تر می گردد.

7- در پاره ای از درختان مانندپسته گل نر و ماده از یکدیگر مجزا و روی دو درخت جدا قرار دارد به نحوی که اگر تمام درختان پسته در باغی به تنهایی از درخت نر یا ماده تشکیل شده باشند آن باغ هیچگاه بهره نخواهد داد.و لازم است حتماً هر دو نوع درخت را نزدیک یکدیگر کاشت.معمولاً در بدر تاسیس باغ پسته برای هر 9 عدد درخت پسته ماده یک درخت نر به منظور تامین مقدار لازم پلن یا گرده برای تلقیح می کارند ولی در اغلب باغات کهنه مانند باغات پسته دامغان مشاهده می شود که تمام درختان باغ از نوع ماده می باشندو مقدار حصول باغ پسته بسته به وزش باد یا وجود یک درخت یا چند درخت نر در باغات مجاور می باشد و بنابراین اولاً درختان هر سال میوه نمی دهندو یا اگر میوه دار شوند، مقدار آن سیار کم می باشد.برای رفع این عیب و اصلاح باغ کهنه باید از پیوند استفاده نمود.به این طریق که روی پاره ای از درختان ماده که به فاسله منظمی از یکدیگر قرار دارند یک شاخه را باجوانه درخت نر پیوند می نمایند تا هر سال مقدار کافی گرده برای بارور کردن گلهای ماده موجود باشد و بهره برداری از باغ هر سال منظم و مرتب گردد.

8- معمولاً گیاهانی که از بذر یا هر وسیله غیر تناسلی به غیر از پیوند به وجود می آیند پس از مدتی زندگانی و رسیدن به حد بلوغ که بطور متوسط 6تا 7 سال به طول می انجامد شروع به میوه دادن و یا گل کردن می نماید.در صورتی که اگر همین درختان بوسیله پیوند زیاد شوند پس از مدت کوتاهی که حداکثر از 2تا3 و یا 4 سال تجاوز نمی کند شروع به گل کردن و میوه دادن می نماید. بنابراین یکی دیگر از فواید پیوند تسریع در بهره برداری می باشد.

9- در آزمایشگاه ها مخصوصاً در مورد اصلاح میوه و یا ایجاد انواع جدید بوسیله دو رگ گیری لازم است که قبلاً نوع میوه حاصله مورد آزمایش قرار گیرد و کاشتن بذر همیشه حصول مقصود را به تاخیر می اندازد در صورتی که پیوند دوره آزمایش را کوتاه می کند.
10- در پاره ای درختان پیوند قدرت بار دادن درخت پیوندی را زیاد می کند.

11- معمولاً تکثیر مکرر گیاهی در مدت طولانی با تقسیم ریشه یا بذر خالص نیکو و جلب توجه گیاه را از بین برده و محصول نامرغوبی جایگزین میوه یا گل مرغوب آن می گردد و این خاصیت در اصطلاح علمی انحطاط یا دژنرسانس نام دارد .مثلاً گل کوب را هر گاه به وسیله تقسیم غده ریشه ازدیاد نمایند پس از مدتی گلها کوچک و نامرغوب می شود.برای جلوگیری از انحطاط و یا اقلاً به تاخیر انداختن آن می توان از قلمه و یا پیوند استفاده نمود.

12- بعضی از درختان تولید پاجوش فراوان می کنند. پاجوش زیاد باعث ضعف درخت می شود و قطع و بر طرف کردن آنها نیز دشوار و مستلزم مراقبت دائمی و هزینه می باشد.مانند انواع یاس درختی و پاره ای از گل های سرخ و نسترن برای رفع این زحمت اغلب گل یا میوه مطلوب را روی پایه ای که طبیعتاً پاجوش نمی دهد پیوند می نمایند.

13- اغلب مشاهده می شود که درختی با دارا بودن تمام شرایط لازم برای میوه دادن مانند سن بلوغ قدرت کافی و عدم شاخ و برگ زیاد معهذا میوه نمی دهد.علت این امر هنوز کاملا روشن نیست ولی تجربه نشان داده است که هر گاه چند جوانه گل از درخت همجنس روی یکی از شاخه های آن پیوند کنند درخت مورد عمل در سالهای بعد مرتباً میوه خواهد داد.

فصل پیوند

بنابر آنچه بیان شد موقع پیوند زدن زمانی است که گیاه در دوره فعالیت یعنی شیره نباتی در جریان باشد.بنابراین از نظر علمی در هر موقع از ستال به استثنای موقعی که گیاه در دوره استراحت به سر می برد و شیره نباتی راکد گردیده می توان عمل پیوند را انجام داد.

این نظریه در عمل به اشکالاتی بر می خورد که عملا موقع پیوند زدن را محدود می کند.

1- مقدار زیاد شیره نباتی مانع ایجاد تماس بین پیوندک و پایه در ناحیه طبقه مولده و جوش خوردن آنها با یکدیگر می شود و به اصطلاح باغبانان پیوندک در شیره نباتی مایع مانع ایجاد تماس بین پیوندک و پایه در ناحیه طبقه مولده و جوش خوردن آنها با یکدیگر می شود و به اصطلاح باغبانان پیوندک در شیره نباتی خفه می گردد.

2- حرارت زیاد باعث تبخیر فوق العاده پیوندک شده و قبل از آنکه سلولهای طبقه مولده یکی شوند و شیره نباتی کافی به پیوندک برسد، گرما پیوندک را خشک نموده از بین می برد.

3- سرمای زمستان و یخبندان و بطور کلی حرارت کمتر از 10 درجه در هوای اطراف پیوندک نیز مانع فعالیت سلولهای نامبرده گردیده جوش خوردن پیوند را غیر ممکن می سازد.

بنابر آنچه گفته شد عملاً در دو فصل بطور حتم می توان گیاهان را پیوند کرد .یکی در فصل بهارپس از بیدار شدن پایه و قبل از انکه شدت جریان شیره نباتی زیاد شود و یا انکه سرمای اول بهار مانع فعالیت سلولهای قسمت هوایی گیاه گردد و دیگری در اواخر تابستان و یا ائایل پائیز (بنا بر نوع درخت ) که جریان شیره نباتی تا اندازه ای کند شده و سرمای زمستان هنوز فرا نرسیده است.بدیهی است که هر گاه ممکن شود با وسایل مناسبی از اثر سوء گرمای تابستان جلوگیری به عمل آید و یا آنکه گرمای هوای محل اجازه دهد می توان درفصل نامبرده نیزعمل پیوند را انجام داد.

وسایل و لوازم پیوند زدن

این ادوات عبارتند از : اره بزرگ و کوچک – داسک – قیچی باغبانی – چاقوی پیوند زنی – داس مخصوص جهت تهیه پایه در پیوند اسکنه – ریسمان و چسب پیوند می باشد.

ریسمانی که در پیوند زدن به کار می رود باید دارای شرایط زیر باشد :

1- در مقابل آفتاب و رطوبت زود نپوسد.

2- ریسمان باید به اندازه کافی قابل کشش باشد تا مانع نمو قطری پایه در محل پیوند نگرددزیرا اگر ریسمان فاقد این خاصیت باشد پیوندک از بالای محل پیوند نمو زیاد نموده و متورم می گردد در صورتی که پایه در آن نقطه نازک و ضعیف می ماند و این امر ممکن است در آتیه باعث سستی درخت پیوندی گردیده و در اثر جزیی حادثه و یا وزش باد نسبتاً شدیدی قسمت پیوندی درخت از پایه جدا شود.

3- ریسمانی که برای بستن به کار می رود نباید در اثر رطوبت کوتاه شود و یا به اصطلاح معروف « آب برود» زیرا در این صورت ریسمان کوتاه شده به پایه و پیوندک فشار وارد آورده مانع نمو و رشد قطری شاخه می گردد.در عین حال رطوبت و حرارت نباید موجب طویل شدن ریسمان گردد چه در این جالت ریسمان از دو شاخه باز شده و نتیجه مطلوب ازبستن پیوندک و پایه حاصل نمی شود.هر اندازه درخت قوی و ضخیم تر است ریسمان نیز باید کلفت تر و محکم تر باشد.

4- ریسمان باید به اندازه کافی محکم باشد تا در اثر قطور شدن شاخه ریسمان قبل از موقع مناسب پاره نشود.

انواع ریسمان

ریسمانهای مختلفی که برای بستن پیوندک به کار برده می شود عبارت است از : ریسمان پشمی – پنبه ای – علفی و یا پوست پاره ای از درختان مانند پوست درخت بید و غیره.

برای بستن انواع پیوند های نازک و متوسط ریسمان پشمی وسیله خوبی است .رطوبت در این نوع ریسمانها تاثیر ندارد.مخصوصا اگر در موقع تهیه آنها شم مورد استفاده را مدتی در روغن گذارده باشند.قوه کشش پشم نیز به اندازه کافی می باشد.

در رسمان پنبه ای نیز تغییرات جوی مخصوصا رطوبت تاثیر نداردولی قوه کشش آن کم است و در بستن درختان سریع الرشد مانع نمو قطری محل پیوند می شود .ریسمان پنبه ای بیشتر برای بستن درختان ضخیم و آنهایی که نمو و رشد قطری کمی دارند مورد استفاده قرار می گیرد.

ماده ای که برای این منظور مورد استفاده قرار می گیرد ، چسب پیوند نام دارد و باید دارای خواص زیر باشد:

1- چسب پیوند باید در مقابل گرمای خورشید اب نشود زیرا در این صورت جوانه هایی که زیر محل پیوند قرار گرفته است ، در اثر ذوب چسب پوشیده شده و از فعالیت و نمو باز می ماند.

2- چسب پیوند باید به نحوی ترکیب شود که در مقابل سرمای اتفاقی ترک نخورد و منفذی بزای تبخیر پیوند و دخول آب و هوا زیر پیوند و پوست درخت ایجاد نشود.

3- چسب پیوند باید به اندازه کافی نرم باشد تا بتوان آنرا به آسانی روی شکافها و درخت مالید .

4- چسب پیوند باید غیر قابل نفوذ به آب و هوا باشد.

5- چسب پیوند باید از موادی ترکیب شده باشد که مضر برای سلامتی درخت نباشد ، یعنی پوست درخت را نسوزاند و سلولهای جوان را نکشد.

چسب پیوند از مخلوط کردن اجسام مختلف که هر کدام دارای چند یا یکی از خواص نامبرده می باشد به دست می آید و این اجسام عبارت است از : صمغ –سقز – قیر- زفت – موم – پیه- روغن کتان – پارافین – دوده – گل افرا – و در بعضی موارد الکل و تربانتین .در عمل تعداد معینی از اجسام نامبرده را به نسبت معین با یکدیگر مخلوط نموده مورد استفاده قرار می دهند.

ترکیب و تهیه چند نوع چسب

مخلوط اول : زفت 300 گرم – رزین 100 گرم – موم 50 گرم – پیه 25 گرم – گل افرا 25 گرم.

کلیه مواد نامبرده به غیر از گل افرا را بعد ازخرد کردن باهم ذوب نموده پس از ان گل افرا را اضافه می کنند.بعد از آنکه در اثر بهم زدن ملوط یکنواختی تهیه شد ، ان را در آب سرد ریخته آنقدر مالش می دهند تا یک جسم کروی و سفتی به دست اید.

مخلوط دوم: رزین 250 گرم – زفت 750 گرم – پیه 250 گرم – و گل افرا 500 گرم .رزین و زفت از طرفی و پیه از طرف دیگر علیحده ذوب و بعداً مخلوط شده به مجموع مواد مذاب نامبرده گل افرا را اضافه می کنند.

مخلوط سوم : رزین 5 قسمت – زفت 3 قسمت – پیه 1 قسمت – گل افرا 2 قسمت.

دو جسم اول را علیحده و پیه را جداگانه ذوب نموده باهم مخلوط می کنند و بعد گل افرا را اضافه می نمایند.

مخلوط چهارم : موم 2 قسمت – صمغ (رزین ) 4 قسمت – پیه 1 قسمت.

مخلوط پنجم:موم 400 گرم – پیه 150 گرم – سقز 100 گرم.

مخلوط ششم : موم 5 قسمت صمغ (رزین ) 16 قسمت -روغن کتان 1 قسمت – دوده یا افرا 2 قسمت.

به طوریکه ملاحظه می شود انواع چسب و طرز تهیه آن متفاوت استو هر باغبان باید مطابق آب و هوای منطقه خود با مواد نامبرده چسب مناسبی تهیه کند.

چسب سرد

مخلوط اول : رزین 1000 گرم – موم 500 گرم – الکل 180 سانتی متر مکعب

مخلوط دوم: زفت 5000 گرم – گچ نرم 1200 گرم – اکل صنعتی 900 گرم - تربانتین 600 گرم موم 100 گرم.

زفت و موم را جداگانه ذوب نموده مخلوط می کنند سپس الکل و تربانتین را با هم در مخلوط بالا ریخته مدتی هم می زنند بعد گچ را به تدریج اضافه می کنند و آنقر هم می زنند تا محلول یک دستی به دست آید.این چسب مانند کلیه چسب های سرد باید پس از سرد شدن مورد استفاده قرار گیرد.

مخلوط سوم : زفت 1100 گرم – پیه 500 گرم – موم 250 گرم – الکل صنعتی 250 گرم.

برای نگهداری چسب سرد باید مقدار کمی از آن را در جعبه فلزی که در آن کاملاً بسته شود و هیچ منفذی برای تبخیر الکل یا تربانتین نداشته باشد قرار دهند.

طرزاستعمال چسب پیوند

هنگام استعمال چسب نکات زیر باید مورد توجه قرار گیرد:

1- کلیه زخمهای درخت و محل پیوند را باید فوراً و بدون وقت پس از انجام عمل پیوند با چسب بپوشانند.

2- در مصرف چسب نباید صرفه جویی کرد یعنی با ید به مقدار زیاد آن را روی زخمهای درخت قرار داد.تا از نفوذ آب و هوا زیر پوست گیاه به حداکثر و به طور موثری جلوگیری به عمل آید.

3- در انتهای پیوندک اگر بریدگی وجود داشته باشد باید آن را نیز زیر چسب پیوند پوشانید.

4- در صورتی که چسب گرم مورد استفاده قرار گیرد درجه حرارت آن باید به اندازه ای باشد که انگشتان بتوانند تحمل آنرا بنمایند زیرا در غیر اینصورت گرمای زیاد چسب باعث سوختن پوست و کشته شدن سلولهای زنده طبقه مولد و بطور کلی تمام سلولهای نبات که با چسب تماس دارند می گردد.