کاربرد بیو تکنولوژی در ژنتیک واصلاح دام:
بیوتکنولوژی یا فنآوری زیستی، که به صورت توانائی بکارگیری فرآیندهای زیستی در بعد صنعتی تعریف میشود در دو دههِ گذشته، کاربردهای گستردهای در عرصه های کشاورزی وبهداشت، محیط زیست و غیره یافته است.
بیوتکنولوژی در مفهوم عام و نزد اکثریت مردم معنای درآمد بی دردسر را تداعی نموده است و در دههِ اخیر این کلمه را غالبا به مفهوم همه چیز برای همهِ مردم کار می برند.
تاریخچه بیوتکنولوژی نشان می هد که سابقه استفاده از آن به 8 هزار سال قبل می رسد. درزمان سومریان و رومیها از میکروارگانیزمها استفاده میکردند. حتی در جنگ جهانی نیز آلمانها که ازواردات گلیسرول برای تهیه مادهِ منفجره ناامید شده بودند از راه تولید میکروبی از مخمر به گلیسرول رسیدند
از دهه1980، بیوتکنولوژی زمینهِ جدیدی را برای رشد پیدا نمود کهاین تغییر مرهون پیشرفتی است که حاصل فنآوری برش و اتصال مولکولDNA به صورت دلخواه میباشد. اکنون این تفکر که بیوتکنولوژی با تکیه بر دستاوردهای مهندسی ژنتیک قادر است منافع عظیمی را نصیب بشریت نمایند، به شدت تقویت یافته است.
مهندسی ژنتیک در واقع انقلاب عظیمی را در علوم زیستی به وجود آوردهو با سابقهِ کوتاه قریب بیست سال، سرشار از نتایج مثبت است. تحلیلگران آگاه قرن آینده را قرن امپراطوری مهندسی ژنتیک، کامپیوتر و لیزر نامیدهاند. امروزه در اثر مطالعات عمیق و بررسیهای ژرف مرزهای ژنتیک مولکولی و یافته های مربوطه شناخت ژنها به گونهای دور از تصور گسترش یافته و حجم اطاعات حاصله و رشد روزافزون آن قابل مقایسه با هیچ دورانی نمی باشد. نمودار زیر به بعضی ازتوانمندیهای بیوتکنولوژی در علوم مختلف اشاره می کند
جیره دام:
خوراکهاى علوفهاى و کنسانتره دام
الف - علوفه ها
هرگونه خوراک گیاهى و پرحجم که ارزش غذایى داشته باشد و خوشخوراکهم باشد، علوفه نام دارد.
یونجه یابیده: این علوفه ارزش غذایى زیادى دارد. یونجه به عنوان یک غذاى عالى در تغذیه دام به خصوص براى گاو شیرى استفاده مىشود. پروتئین و کلسیم بالاى این علوفه نشانه مرغوببودن آن است. زمان برداشت یونجه وقتى است که یک سوم بوتهها به گل بنشینند. در جیره غذایى گاو شیرى، بین دو تا چهار کیلوگرم یونجه در روز کافى و مناسب است.
علف باغ: این علف در تغذیه گاو شیرى و پروارى استفاده مىشود. به دلیل داشتن رشتههاى بلند، نشخوار دامها را زیاد مىکند. به علاوه در گاوهاى شیرى باعث بیشترشدن چربى شیر مىشود. براى جلوگیرى از خارجشدن سریع خوراکهاى آردى از بدن دامهاى پروارى از این علوفه استفاده مىکنند.
کاه به علت خشک و پُرحجمبودن، ارزش غذایى زیادى براى دامها ندارد. از نظر ارزش غذایى، کاه جو از کاه گندم بهتر است. همچنین کاه گندم از کاه برنج بهتر است. براى دامهاى سنگین بهتر است که کاه به صورت رشتههاى بلند باشد. مصرف کاه باید کم و به مقدار لازم باشد. هر چه مقدار این علوفه در جیره غذایى دامها بیشتر باشد، جلوى هضم و مصرف بیشتر غذا را مىگیرد. بهت راست کاه را همیشه بعد از خوراکهاى دیگر به دامها داد.
اگر کاه و علوفههاى مانند آن به صورت غنى شده به دامها داده شوند. ارزش غذایى بیشتر مىدارند. براى گاوهاى خشک مىتوان مقدار بیشترى از این علوفه در جیره غذایى قرار داد.
سیلوها: براى استفاده بیشتر و بهتر از علوفههاى خشک و هضم بهتر این علوفهها، آنها را سیلو مىکنند.
ب - خوراکهاى فشرده شده یا کنسانتره دامى
علوفههاى آردى و خوراکهایى که از رشتههاى کمى تشکیل شدهاند رإ؛
»ل خوراکهاى کنسانترهاى مىگویند. وقتى مقدار مشخصى از مادههایى مانند جو، سبوس، تفاله چغندر قند، کنجاله تخم پنبه را با تکمیلکنندههاى معدنى و ویتامینى مخلوط کنند، خوراک کنسانتره تهیه مىشود.
براى برطرفکردن نیاز غذایى دامهایى که تولید بالایى دارند، علاوه بر علوفه باید مقدار مشخصى از کنسانتره دامى هم استفاده کرد. به گاوهاى بومى و دورگ روستایى که بیشتر از هشت کیلوگرم شیر تولید مىکنند، باید مقدار مشخصى کنسانتره دامى داد.
به دامداران عزیز سفارش مىشود اگر خوراک را از کارخانه خریدارى مىکنند، در هنگام تهیه و مخلوط کردن کنسانتره در کارخانه حضور داشته باشند. به این ترتیب، مىتوانند کنترل کنند که از هر مادهاى به مقدار مشخص و لازم در کنسانتره مخلوط شده است و جلوى هرگونه تقلب گرفته شود.
براى تهیه کنسانتره به وسیله خود دامدار، مىتوانید از دستور زیر استفاده کنید. این دستور براى گاو شیرى که بین ده تا پانزده کیلوگرم شیر تولید مىکند، مناسب است.
مقدار جو سى و پنج تا چهل درصد، سبوس گندم سى تا سى و پنج درصد، تفاله چغندر قند هشت تا ده درصد، کنجاله تخم پنهب پنج تا هفت درصد، نمک نیم درصد و سبوس برنج شش تا هشت درصد باید باشد. به این مادهها مقدارى کربنات کلسیم یا دىکلسیم فسفات هم اضافه مىکنند.
نکتههاى مهم در تغذیه مخلوط علوفه و کنسانتره
براى گاوهاى شیرى روستایى که تولید شیر آنان به هفت تا هشت کیلوگرم مىرسد، لازم نیست که از کنسانتره استفاده کنید. با علوفههاى مرغوب مىتوان نیاز غذایى این دامها را برطرف کرد. ولى براى گاوهایى که در روز بیشتر از هشت کیلوگرم شیر تولید مىکنند، باید از کنسانتره استفاده کرد.
براى این گاوها در برابر هر یک کیلوگرم شیر تولیدى، نیم کیلوگرم کنسانتره دامى لازم است. براى مثال اگر گاوى چهارده کیلوگرم شیر تولید مىکند، باید روزانه هفت کیلوگرم کنسانتره به اضافه مقدار لازم علوفه تازه و مرغوب بخورد.
تغییر جیره غذایى دام باید با احتیاط کمکم انجام شود. تا باعث کمشدن تولید نشود. اگر در غذاى دام از ضایعات استفاده مىشود باید با توجه به نوع ماده افزودنى از مقدار کنسانتره کم کرد.
علوفههاى سبز، رطوبت زیادى دارند. به همین دلیل دو تا سه برابر علوفههاى خشک باید مصرف شوند. اگر بتوان علوفه و کنسانتره را به طور کامل مخلوط کرد، خیلى مناسب است. اگر این کار انجام نشد، سعى کنید فاصله زمانى بین تغذیه با علوفه و کنسانتره خیلى کم باشد.
براى بیشترشدن مقدار تولیدشیره مىتوان تا حدودى از کنسانتره دامى استفاده کرد. مصرف زیاد کنسانتره باعث کمشدن چربى شیر مىشود. در این حالت باید از علوفههاى مرغوب با رشتههاى بلند و کنجاله تخم پنبه استفاده کرد.
دستور تهیه کسانتره براى گوسالههاى پروارى
مقدار چهل تا چهل و پنج درصد جو، سى تا سى و پنج درصد سبوس، ده تا دوازده درصد تفاله چغندر، سه تا پنج درصد کنجاله تخم پنبه، هشت تا ده درصد سبوس برنج را با مقدارى کربنات کلسیم مخلوط کنید. سپس در اختیار دامها بگذارید.
فراهمکردن خوراک لازم براى دامهاى مختلف
همه دامها براى تولید باید انرژى و پروتئین کافى مصرف کنند. مقدار مصرف مادههاى غذایى دامها با هم فرق مىکند.
الف - گاوهاى شیرده: این گاوها به دلیل تولید شیر، خوراکهایى لازم دارند که پروتئین زیادى داشته باشند. مخلوط علوفههایى مانند یونجه خشک با کنسانتره دامى که انرژى کافى داشته باشند، بسیار مناسب است.
مقدار خوراک براى این دامها به نوع دام حک هبومى است یا دورگ و مقدار شیر تولیدى بستگى دارد. مقدار ماده غذایى خشک براى گاوى که دوازه کیلوگرم در روز شیر مىدهد و پانصد کیلوگرم وزن دارد، ده کیلوگرم است. دو کیلوگرم از این مقدار باید کنسانتره باشد.
در ابتداى دوره شیروارى چون دام وزن زیادى را از دست داده و اشتهاى کمترى دارد، باید از علوفههاى مرغوب و کنسانتره خوب استفاده کرد. به علاوه از دادن علوفههایى مانند کاه و سبوس برنج باید خوددارى شود.
ب - گاوهاى خشک آبستن
در آخر دوره شیروارى یعنى سه ماه قبل از زایمان کمکم باید از مقدار کنسانتره دامى و علوفههاى مرغوب کم کرد. به جاى آن مىتوان، خوراکهاى کمارزشتر را در غذاى دام قرار داد. یعنى مىتوان به طور کامل از علوفه استفاده کرد و دیگر به دامها کنسانتره نداد. استفاده زیاد از غذاى آردى در گاوهاى خشک باعث چاقى آنان مىشود. در نتیجه، سختزایى و بیشترشدن هزینهها را به دنبال دارد.
دو هفته قبل از زایمان، کم کم مقدار کنسانتره در غذاى دام را اضافه کنید. همچنین از علوفههاى مرغوب مانند یونجه باید در خوراک دام استفاده کرد.
ج - گوساله هاى پروارى
سه ماهه اول دوره پروار: در این دوره، استخوانها و اندام گوسالهها رشد مىکند. بنابراین گوسالهها به خوراکهایى نیاز دارند که پروتئین زیادى داشته باشند. براى این کار، علوفههایى مانند یونجه و علف باغ مناسب هستند. به علاوه در مخلوط کنسانتره باید از کنجاله تخم پنبه استفاده کرد. همچنین استفاده از کربنات کلسیم یا پودر آهک و خوراکهاى کلسیمدار ضرورى است.
اضافهوزن روزانه در این دوره، با هزینه کمتر و سرعت بیشتر انجام شود. بنابراین، پروار دامهاى جوان از نظر اقتصادى باصرفهتر است.
سه ماهه دوم پروار: در این دوره گوسالهها رشد ابتدایى خود را انجام دادهاند. در نتیجه، استخوانها و اندامها رشد کمترى دارند. بنابراین، براى پروار و چاقشدن گوسالهها باید از خوراکهاى پرانرژى و علوفههایى که تا حدودى مرغوب هستند، استفاده کرد.
آرد جو، تفاله چغندر قند، ملاس، علف باغ و مقدارى یونجه و کاه براى این دوره مناسب هستند. در این دوره براى اضافهشدن وزن گوسالهها باید هزینه بیشترى کرد. همچنین هفتاددرصد غذاى دام باید از کنسانتره دامى که مواد پرانرژى دارد، تشکیل شود.
استفاده از ضایعات در تغذیه دام
نان خشک
خوراکى است که از آرد گندم به دست مىآید. این خوراک براى دامهاى شیرى و پروارى مناسب است. براى استفاده از این خوراک باید بسیار دقت کرد. زیرا اگر نان خشک کپک زده باشد، باعث مسمومشدن دامها مىشود. به علاوه در درازمدت در گاوهاى شیرى باعث ناراحتىهایى مىشود.
چون نانهاى خشک به طور صحیح جمعآورى نمىشوند، ممکن است لابهلاى آنها چیزهایى مانند تیغ، سوزان و پلاستیک وجود داشته باشد. اگر این چیزها خورده شوند، موجب ناراحتىهاى مختلف براى دام مىشوند.
چیزهایى مانند میخ یا سوزن به طور مسقیم وارد نگارى حیوان مىشوند، کمکم از دیواره نگارى مىگذرند و به قلب مىرسند. در نتیجه باعث مرگ ناگهانى حیوان مىشوند. مادههاى پلاستیکى نیز باعث بستهشدن رودههاى دام مىشوند.
سبوس برنج
نوع درجه یک آن دانههاى برنج دارد و به شکل آردى است، این نوع از سبوس براى دامها مفید است. اما نوعهاى دیگر که زبره زیادى دارند، براى خوراک دام مفید نیستند. از این ماده در مخلوط کنسانتره براى گاو شیرى شش درصد و براى گاو پروارى نه درصد مىتوان در نظر گرفت.
ملاس
این خوراک، خاصیت انرژى زایى و مُلین بودن دارد. مىتوان تا دهدرصد از آن را در جیره غذایى روزانه در نظر گرفت. شروع تغذیه با این خوراک باید کمکم باشد. ملاس جایگزین خوبى براى غذاتى مانند جو و ذرت است.
استفاده از ضایعات براى کمشدن قیمت جیره غذایى و استفاهد بهتر و بیشتر از محصولات فرعى کارخانهها بسیار مناسب است. ولى مصرف بیشتر از اندازه و ناگهانى این مواد باعث ناراحتىهاى شدید گوارشى براى دام مىشود. براى مثال، استفاده از چغندر خوراکى، خربزه، هندوانه و صیفىجات دیگر باید کمکم شروع شود. یعنى از روزى دویست گرم شروع شود در پایان هم کمکم قطع شود.
روش غنىسازى کاه
به دلیل استفاده زیاد کاه در تغذیه دام، غنىسازى این علوفه اهمیت زیادى دارد. براى غنىسازى کاه، ابتدا آب و مقدار مشخصى اوره را با هم مخلوط مىکنند. اگر ملاس هم وجود داشته باشد، مقدار مشخى از ملاس هم با آن مخلوط مىکنند. وقتى اوره و ملاس در آب به خوبى حل شد، آن را بر روى توده کاه مىپاشند و کاه را به هم مىزنند. سپس آب را در داخل سیلوى سیمانى مىریزند و فشرده مىکنند. با این کار هواى داخل سیلو خارج مىشود. سپس اب استفاده از پلاستیک روى آن را مىپوشانند. این کاه به مدت بیست و پنج روز به همین صورت باقى مىماند و سپس مصرف مىشود.
مقدار مادههاى لازم براى غنىسازى کاه
لاس 4 تا 10 کیلوگرم
کاه 100 کیلوگرم
آب 50 تا 80 لیتر
اوره 4 کیلوگرم
فایدههاى غنىسازى کاه
1- پانزده درصد به ارزش غذایى کاه اضافه مىشود.
2- پروتئین کاه بیشتر مىشود.
3- کاه خوش خوراک مىشود.
4- اگر در غنىسازى کاه از ملاس هم استفاده شود، انرژى آن بیشتر مىشود.
نکتههاى مهم در تغذیه دام
1- براى جلوگرى از نفخ دام باید کاه غنىشده را همراه با علوفههاى خشک دیگر استفاده کرد. مقدار کاه غنىشده را براى گوسفند از دویست گرم و براى گاو از سیصد گرم در روز شروع مىکنند. کمکم این مقدار را بیشترى مىکنند.
2- سبوس به تنهایى، خوراک کنسانتره به حساب نمىآید. از دادن مقدار زیاد این خوراک به دام خوددارى کنید. زیرا باعث کمشدن چربى شیر مىشود.
3- آرد گندم براى تغذیه نشخوارکنندگان مناسب نیست. چون پروتئین موجود در گندم باعث نفخ در گاو مىشود. همچنین حرکت شکمبه را کم مىکند و باعث ناراحتىهاى گوارشى در دام مىشود
نژاد های گوسفند
1- نژادهایی با پشم خیلی ظریف
2-نژادهایی با پشم نسبتا ظریف
3- نژادهای پشم دراز
4 – نژادهای پشم تلاقی یافته
5 –نژادهای پشم قالی
6- نژاد پوستی
گوسفندان ایران
--------------------------------------------------------------------------------
1-نژادهایی با پشم خیلی ظریف
الف : مرینوس ( merino )
منشا مرینوس کشور اسپانیا میباشد .سه نوع مرینوس به نامهای A ، B و C وجود دارد. A و B دارای پوست چین دار میباشند و نوع A پوست چین دار تری نسبت به B دارد.مرینوس با پوست چین دار به مرینوس آمریکائی شناخته می شود. مرینوس نوع C را مرینوس دلاین ( Delaine merino ) مینامند که چین پوست آن خیلی کم میباشد .
پشم مرینوس دلاین سفید بوده ورشد آن در حدود4/6تا6/7 سانتی متر در سال میباشد.
قوچهای آن شاخدار و میشها بدون شاخ میباشند . مرینوس از نظر اندازه متوسط بوده و بدنی لاغر دارد.مرینو دلاین از مرینوس بزرگتر است. مرینوس دارای غریزه قوی زندگی گله ای بوده وتوانائی چرا در مراتع فقیر را دارا میباشد.
ب:رامبویه( Rambouillet )
منشا این نژاد کشور فرانسه میباشد.این نژاد از مرینوس اسپانیائی حاصل شده است . در حدود نیمی یا بیشتر از گوسفندان تلاقی یافته در آمریکا از نژاد رامبویه میباشند.رامبویه از نظر پشم ظریف شهرت دارد.
رنگ این نژاد سفید میباشد و اندازه آن بزرگ میباشد.بدنی زاویه دار وبلوکی همچنین لاشه ای گوشتی تر نسبت به مرینوس دارد ولی از نظر کیفیت گوشت درمقایسه با نژادهایی که برای تولید گوشت پرورش می یابند مناسب نمی باشد.قوچهای این نژاد شاخدار ویا بدون شاخ ولی همه میشها بدون شاخ هستند.رشد پشم آنها حدود9/8سانتی متر در سال است.
ج دبویلت( Debouillet )
منشا این نژاد آمریکا میباشد. از تلاقی رامبویه ومرینوس دلاین بهبود نژاد یافته است. توسعه این نژاد در نیو مکزیکو شروع گردیده است. دبویلت باشرایط مراتع غرب امریکا سازگار است.
اندازه این نژاد متوسط بوده ،بدنی زاویه دار داردو رنگ آن سفید میباشد. قوچهای این نژاد شاخدار و یا بدون شاخ میباشند ولی میشها بدون شاخ هستند.الیاف پشم نرم و بلند باعث ارزشمندی پشم ان میباشد.
2-نژادهایی با پشم نسبتا ظریف
الف –چویوت ( cheviot )
منشا این نژاد از تپه های cheviot در شمال انگلستان و جنوب اسکاتلند میباشد.
چویوت جثه ای کوچک داشته و نوع بدن آن بلوکی است .این نژاد صورت و پا های سفید ومنخرین سیاه دارد و بدون شاخ میباشد. رشد پشم آن در حدود2/10 تا 7/12 سانتی متر در سال میباشد.
ب – دورست-( Dorest )
منشا دورست از جنوب انگلستان میباشد.جثه ای متوسط داشته و نوع بدن بلوکی است .گوشها ، بینی ، صورت و پا هایی سفید دارد .دورست هم شاخدار وهم بدون شاخ میباشد .این نژاد پشمی با زبری متوسط تولید میکندوپشم چیده شده دورست وزن سبکی داردو به طور متوسط 6/3 – 2/3 کیلو گرم است . این نژاد لاشه گوشت داری تولید میکند.
ج –گوسفند فنلاندی( Finn sheep )
منشا این نژاد فنلاند است واز نظر جثه کوچک است گوشها ، بینی ، صورت و پا هایی سفید دارد این نژاد به طور کلی بدون شاخ میباشد،هر چند که تعدادی از قوچهای آن شاخدار میباشد.گوسفند فنلاندی پشمی با زبری متوسط تولید میکند و وزن پشم چیده شده آن حدود 4 تا 5/4 کیلو گرم است خصوصیات لاشه این نژاد مطلوب نمیباشد.
نژاد فنلاندی دارای نرخ بره زایی قابل توجهی میباشد و در آمریکا برای برنامه های تلاقی جهت افزایش میزان بره زایی مورد استفاده قرار میگیرد . میش بالغ تلاقی یافته که نیمی از آن نژاد گوسفند فنلاندی میباشد 200 تا 250 بره تولید میکند بره های تلاقی یافته این نژاد در هنگام تولد کوچک میباشند ولی قدرت بقا وزنده ماندن آنها بالا میباشد . وقتی این نژاد در تلاقی استفاده گردد ، بره های بدست آمده از نظر لاشه نیز دارایکیفیت مناسبی خواهند بود.
د همشایر ( Hampshire )
منشا نژاد همشای جنوب انگلستان است. جثه این حیوان بزرگ بوده و دارای بدنی از نوع بلوکی میباشد صورت ، پا ها ، گوشها و بینی سیاه بوده ،فاقد شاخ میباشد.
همشایر از نظر بلوغ در حد متوسط قرار دارد. از خصوصیات دیگر این نژاد شیر دهی خوب و تولید بره هایی است که پس از شیر گیری برای ارائه به بازار مناسب میباشند. تولید پشم متوسط و درحدود 2/3 تا 6/3 کیلو گرم میباشد میانگین تولید بره در حدود 137 درصد است که این درصد بره زایی براساس 100 میش میباشد . تلاقی خوبی بین آنها وگوسفندان با پشم ظریف یا نژاده های تلاقی یافته صورت میگیرد.
ه- مونتادال( Montadal )
منشا این نژاد ایالات متحده میباشد وبهبود آن بوسیله تلاقی میشهای نژاد کلمبیا با قوچهای cheviot صورت پذیرفته است .
این حیوان دارای جثه ای متوسط با نوع بدن بلوکی بوده ،صورت ، گوشها و پا های آن سفید میباشد وبر روی صورت وپا ها پشمی وجود ندارد.این نژاد بدون شاخ میباشد لاشه آن گوشتی است ومتوسط تولید پشم در حدود 5/4 تا 4/5 کیلو گرم در سال میباشد.
و – اکسفورد ( Oxford )
منشا نژاد اکسفورد مرکز وجنوب انگلستان است . نژاد اکسفورد از بزرگترین نژاد های گوسفند با پشم متوسط از نظر جثه میباشد . نوع بدن آن بلوکی میباشد . صورت ، گوشها وپاهای آن خاکستری مایل به قهوه ای است. گوسفندان این نژاد بدون شاخ هستند .بیده چیده شده آن سنگین و حدود 5/4 تا 4/5 کیلوگرم وزن دارد .میشهای این نژاد پر منفعت و سودمند بوده ، از نظر شیر دهی خوب و بره های آنها دارای رشد سریعی میباشند . استفاده از این نژاد در تلاقی ها مناسب است چون اندازه جثه آن بزرگ است .
ز-شروپ شایر ( Shropshire )
منشا این نژاد کشور انگلستان میباشد . این حیوان از کوچکترین گوسفند های نژاد پشم متوسط و نوع تیپ بدنی بلوکی بوده وبدون شاخ میباشد . صورت و پا ها کدر بوده ،پوشش زیادی از پشم در صورت آن وجود دارد .تولید لاشه این نژاد کم میباشد و وقتی وزن حیوان در اثر تغذیه افزایش می یابد ، میزان چربی آن نیز زیاد میگردد.
وزن بیده آن 1/4 کیلو گرم است .میشهای این نژاد مادران خوبی هستند و درصد تولید بره آنها اغلب 150 % میباشد.
ح – سات داون( Soutdown )
این نژاد از جنوب انگلستان منشا شده است و یکی از قدیمی ترین نژادهای گوسفند در دنیا محسوب میشود. جثه این گوسفند کوچک و نوع بدن بلوکی است . صورت ف گوشها وپاها خاکستری یا قهوه ای است . این نژاد دارای بلوغ زودرس و بدون شاخ میباشد . بیده آن 3/2 تا 2/3 کیلوگرم است. سات داون در سنین اولیه تمایل به چاق شدن و ذخیره چربی دارد.
ط – سافولک ( Suffolk )
منشا این نژاد جنوب انگلستان است. جثه ای بزرگ وبدن بلوکی وعضلانی داشته ، صورت ، گوشها و پاها سیاه میباشد .این نژاد بدون شاخ میباشد و بر روی صورت و پاهای آن پشم وجود ندارد.
بیده سافولک 6/3 تا 5/4 کیلوگرم وزن دارد . درصد بره زایی ان 150 % یا بیشتر است . رشد بره در این نژاد سریع بوده و سرعت ذخیره چربی در این نژاد نسبت به سایر نژادها کمتر است . تولید گوشت لخم ولاشه عضلانی از دیگر خصوصیات این نژاد میباشد.
ی – تونس ( Tunis )
نژادتونس از شمال افریقا منشا شده است . رنگ صورت آن قرمز متمایل به قهوه ای تا خرمایی روشن میباشد . این نژاد بدون شاخ بوده و اندازه جثه آن متوسط و زاویه دار است و بدنی بلوکی دارد . دارای پشم زبر بوده و بر روی صورت پشم وجود ندارد.
3- نژادهای پشم دراز
الف کاتسولد ( Cotswold )
از نژادهای قدیمی گوسفند در انگلستان است و منشا آن نیز انگلستان میباشد این نژاد بزرگ جثه بوده و نوع بدن آن بلوکی میباشد .
پاها و صورتی سفید رنگ داشته ، هر چند که دربین آنها سفید متمایل به خاکستری نیز دیده میشود. لکه های تیره بر روی صورت و پاها ممکن است وجود داشته باشد پشم این نژاد رشد زیادی داشته و وزوزی (فر دار) میباشد . این گوسفند بدون شاخ بوده و در برنامه های تلاقی از آن استفاده میشود.
ب – لایسستر ( Leicester )
منشا این نژاد کشور انگلستان است . این گوسفند دارای جثه ای بزرگ و بدن بلوکی میباشد .رنگ این نژاد سفید بوده ، بدون شاخ میباشد و بر روی صورت پشم وجود ندارد .پشم گوسفند لایسستر محافظ خوبی در برابر گرما نمیباشد .
ج – لینکلن ( Lincoln )
منشا لینکلن انگلستان است . این نژاد دارای جثه ای بزرگ بوده و نوع بدن آن بلوکی میباشد . رنگ آن سفید است و بدون شاخ بوده ، پشم دراز و زبری تولید میکند . این نژاد دارای بلوغ دیررس است . پشم تولیدی آن 4/5 تا 2/7 کیلوگرم میباشد . از این نژاد برای تلاقی ها استفاده میشود.
د – رامنی ( Romney )
این نژاد یکی از قدیمی ترین نژادهای منشا شده در جنوب انگلستان است . جثه این نژاد بزرگ با با نوع بدن بلوکی است . بیده ای متراکم وبهتر از دیگر نژادهای پشم دراز تولید میکند و و بهمین دلیل سازگاری بهتری نسبت به رطوبت و مناطق مرطوب در مقایسه با سایر نژادهای پشم دراز دارد . این نژاد در برناکمه های تلاقی نژادی مورد استفاده قرار میگیرد.
4 – نژادهای پشم تلاقی یافته
الف – کلمبیا ( Columbia )
منشا این نژاد امریکا میباشد و از تلاقی بین قوچ لینکلن و میش رامبویه بوجود آمده است . هدف از این تلاقی بوجود آوردن نژادی است که سازگاری بهتری با مناطق کوهستانی داشته باشد .
کلمبیا جثه ای بزرگ و بدنی بلوکی دارد . این نژاد بزرگترین نژاد تلاقی یافته است . صورت ، گوشها و پاهای سفید داشته و بدون شاخ میباشد .در روی صورت گوسفند کلمبیا پشم وجود ندارد و دارای پاهایی است که از کمی از سایر نژادها بلندتر است
وزن پشم های چیده شده در حدود 5/4 تا 9/5 کیلوگرم است و تولید گوشت لخم مناسبی دارد . کلمبیا غالبا در تلاقی با نژاد صورت سیاه که دارای پشم متوسط میباشد استفاده شده و هدف از این تلاقی تولید بره های بازاری است .
ب- کوریدال ( Corriedale )
منشا آن نیوزلند است .این نژاد حاصل از تلاقی بین قوچهای لینکلن و لایسستر با میشهای مرینوس است .
کوریدال دارای جثه متوسط وکمی بزرگ است صورت ، گوشها و پاهایی سفید رنگ داشته و فاقد شاخ میباشد . این نژاد تولید پشم و گوشت باکیفیت خوب را دارا بوده و وزن بیده آن 5/4 تا 8/6 کیلوگرم در سال است .
ج – پاناما ( Panama )
این نژاد از امریکا منشا یافته . نژاد پاناما حاصل تلاقی قوچ رامبویه و میش لینکلن میباشد . رنگ صورت ،گوشها و پاها سفید بوده وجثه بزرگ ،تیپ بدن بلوکی و بدون شاخ بودن از خصوصیات نژاد پاناما میباشد.
گوسفند پاناما اندکی گوچکتر از نژاد کلمبیا بوده ولاشه کمی گوشتی داشته و در سنین اولیه چربی در بدن آن ذخیره میشود.
د – راملدال ( Romeldale )
منشا راملدال ایالات متحده امریکا است و از تلاقی بین قوچ رامنی و میش رامبویه بوجود آمده است .
این نژادجثه ای متوسط وبدنی بلوکی داشته ، رنگ صورت ،گوشها و پاها سفید بوده
و بدون شاخ میباشد . وزن بیده آن 5/4 تا 9/5 کیلوگرم است. راملدال در تلاقی با میشهای پشم ظریف مورد استفاده قرار گرفته و بره های سازگار با شرایط پرورش در مرتع را بوجود می آورد.
ه – تارگی ( Tar ghee )
منشا تارگی امریکا است . این نژاد حاصل تلاقی بین قوچ رامبویه با میشهای کاریدال – لینکلن-رامبویه میباشد.
این نژاد جثه ای متوسط ،بدنی بلوکی با صورتی سفید رنگ داشته و بدون شاخ است . فاقد پشم در صورت بوده و وزن پشم چیده شده آن 5/4 تا 4/5 کیلوگرم در سال میباشد.
و – بدون دم ( Tailless )
منشا این نژاد امریکا میباشد و از تلاقی گوسفند بدون دم سیبری با تعدادی از نژادهای اصلاح شده بوجود آمده است . هدف از این تلاقی اصلاح یک نژاد است که نیاز به قطع دم نداشته باشد . رنگ صورت ، گوشها وپاها سفید میباشد . این نژاد بدون شاخ بوده و صورتشان بدون پشم است.
ز – سوت دال ( Southdaie )
منشا این نژاد ایالات متحده امریکا میباشد و از تلاقی بین نژادهای سات داون و کوریدال به وجود آمدهاست . هدف ازاین تلاقی تولید نژادهایی است که از نظر کیفیت پشم و گوشت مناسب باشند.
5 –نژادهای پشم قالی
صورت سیاه ها یلند ( Black-Faced Highland )
این نژاد از قدیمی ترین نژادهای منشا شده در اسکاتلند است . اندازه این نژاد کوچک بوده و دارای پشم زبر و ضخیم در پوشش خارجی وظریف تر در پوشش داخلی میباشد . صورت و پاها سیاه بوده ، قوچهای این نژاد بزرگ و میشهای آن کوچک جثه و کوتاه قد با شاخهای پیچیده میباشند . این نژاد توانایی زندگی در مناطق خشک با پوشش گیاهی اندک را دارا میباشد.
6- نژاد پوستی
قره گل ( Karakul )
این نژاد از آسیا منشا شده و یکی از قدیمی ترین نژادهای گوسفند در جهان است . قره گل جثه ای بزرگ و بدنی زاویه دار داشته ،رنگ صورت ،گوشها و پاها سیاه یا قهوه ای میباشد .
قوچهای این نژاد شاخدار و میشها بدون شاخ میباشند و بره هایی با لاشعه ضعیف و فقیر تولید میکنند . پوست بره ها پس از به دنیا آمدن و چند روز بعد از آن مورد استفاده قرار میگیرد . پشم در حیوان بالغ زبر و خشن است وبین 2/15 تا 4/25 سانتی متر طول دارد.
گوسفندان ایران
گوسفندان ایرانی از نظر پشم در گروه گوسفندان با پشم ضخیم ویا قالی میباشند . همگی این گوسفندان دنبه دار میباشند به استثنای زل که دارای نیم دنبه یا بدون دنبه بوده و قره گل که دارای نیم دنبه است .
گوسفندان ایرانی رنگهای مختلفی دارند از جمله میتوان به سفید ، سیاه ، خرمایی ، قهوه ای ،نخودی و خاکستری اشاره کرد .
گوسفندان ایران را بر حسب اصولی تقسیم مینمایند که این تقسیم بندی میتواند بر اساس سفید یا رنگی بودن بدن و یا وزن بلوغ (سنگین ، متوسط ، سبک ) باشد