چنانچه گیاه در تابستان کشت می شود. پس از برداشت گیاهان قبلی زمین را دو بار (افقی و عمودی) دیسک می زنند. در این فصل نیازی به شخم نیست اما چنانچه امکان استفاده از دیسک نباشد باید زمین را شخم زد. خرد کردن کلوخه ها و تسطیح زمین در فصل تابستان ضروری است کاشت گیاه در بهار بیشتر توصیه شده است.
تذکر : در فصل پائیز هنگام آماده سازی باید 30 تا 60 کیلوگرم در هکتار ازت 45 تا 60 کیلوگرم در هکتار اکسید فسفر و 50 تا 90 کیلوگرم در هکتار اکسید پتاس به عنوان مقادیر پایه باید به زمین اضافه نمود. در سال دوم رویش اوایل بهار باید 30 تا 50 کیلوگرم در هکتار ازت و 20 تا 30 کیلوگرم در هکتار اکسید فسفر خاک اضافه نمود.
تاریخ و فواصل کاشت
این گیاه را می توان در تابستان یا بهار کشت کرد. در کشت بهاره می توان آنرا با گیاهان یکساله ای نظیر شوید (مثبت) به صورت مخلوط کشت نمود. تناوب کشت مناسب در مقدار موثره گلها تاثیر دارد. چنانچه گیاهان در بهار کشت شوند،می توان آنرا در پائیز با هر گیاهی به تناوب کشت کرد. در زمینهائی که این گیاه کشت می شود نباید ریشه یا بذر سایر گیاهان معطر وجود داشته باشد. اوایل بهار (نیمه اول فروردین) زمان مناسبی برای کشت بهاره و اوایل تابستان (تیر ماه) زمان مناسبی برای کشت تابستانی مریم گلی کبیر می باشد.
کاشت
کشت گیاه از طریق بذر و مستقیماً در زمین اصلی انجام می گیرد.
در صورتیکه گیاه در فصل بهار کشت شود می توان آنرا با سایر گیاهان یکساله نظیر شوید یا زیره سیاه به صورت مخلوط کشت کرد. بهتر است کشت مخلوط در ردیفهای متقاطع صورت گیرد. برای اینکار ابتدا گیاه یکساله کشت شود سپس در ردیفهای متقاطع (عمودی) گیاه دو ساله مریم گلی کبیر را کشت نمود. در هر دو نوع کشت بهاره یا کشت تابستانی فاصله ردیفهای کاشت بین 50 تا 60 سانتی متر و تعداد بذر در هر متر طول 90 تا 110 عدد مناسب است عمق بذر گیاه در هنگام کشت باید 2 تا 3 سانتی متر باشد. برای هکتار زمین به 5 تا 7 کیلوگرم بذر با کیفیت مطلوب نیاز می باشد.
داشت
مبارزه با علفهای هرز و برگردان کردن خاک بین ردیف ها به منظور تهویه نقش عمده ای در افزایش عملکرد گل دارد. اگر مریم گلی کبیر با شوید به طور مخلوط کشت شده باشد پس از کشت می توان از علف کش آفالون (Afalon) به مقدار 5/1 تا 2 کیلوگرم در هکتار استفاده نمود. هنگامی که ارتفاع شوید به 10 تا 15 سانتی متر رسید می توان از همین علف کش به میزان 5/1 کیلوگرم در هکتار استفاده نمود. پس از برداشت شوید برگردان کردن خاک توسط بیل یا کولتیواتور نتیجه خوبی در رویش گیاه مریم گلی کبیر خواهد داشت.
چنانچه گیاه در فصل تابستان کاشته شده باشد می توان پس از کاشت از علف کش آفالون (Afalon) به مقدار 5/2 تا 5/3 کیلوگرم در هکتار استفاده نمود.
همچنین در سال دوم قبل از رویش گیاه می توان از علف کش آفالون (Afalon) به مقدار 5/3 تا 5 کیلوگرم در هکتار به صورت محلول پاشی استفاده کرد. در فصل پائیز می توان علف کش کارمگس (Karmex) به میزان 5/3 تا 5/4 کیلوگرم در هکتار بکار برد.
اگر گیاهان در تابستان کشت شوند، ممکن است در ایام گرم و خشک مورد حمله آفات قرار گیرند.استفاده از بازودین (Basudin) به مقدار 15 کیلوگرم در هکتار به صورت طعمه یا محلول پاشی نقش عمده ای در از بین بردن لار و حشرات مضر دارد.
به لحاظ سمی بودن این محلول توصیه می شود صبح زود یا شب مورد استفاده قرار گیرند و هنگام استفاده از آنها از روپوش و ماسک استفاده شود.
برداشت
این گیاه برای استفاده از اسانس آن که در گلها ساخته و ذخیره می گردد، کشت می شود از این رو باید زمانی گلها را برداشت کرد که از بیشترین مقدار ماده موثره برخودار باشند.اسانس از بدو تشکیل گل ها در آنها تولید و با کامل شدن گل افزوده می شود. اما با شروع تشکیل بذر از مقدار آن کاسته می شود. بیشترین مقدار اسانس در گلها 8 تا 10 روز پس از آغاز گل دهی می باشد. لذا 8 تا 10 روز پس از گل دهی زمان مناسب برای برداشت گلها می باشد و باید طی 10 تا 15 روز همه گلها را برداشت کرد. مقدار و کیفیت اسانس در ساعات مختلف شبانه روز متفاوت است مثلاً بین ساعات 21 تا 3 گلها از بیشترین مقدار اسانس با کیفیت مناسب برخوردارند.زمان مناسب برای برداشت گلها بین ساعات 21 تا 3 یا حداکثر 2 تا 6 صبح می باشد.
برداشت محصول در سطوح کم با دست ولی در کشت های وسیع جمع آوری گلها تنها با ماشینهای مخصوص امکان پذیر می باشد.هنگام برداشت فقط باید ساقه های گلدار را جمع نمود.پس از برداشت برای جلوگیری از کاهش اسانس بلافاصله اسانس گلها استخراج شود که این عمل از طریق تقطیر با بخار انجام می شود.مقدار محصول تازه گل 5 تا 9 تن در هکتار خواهد بود که از این مقدار 6 تا 10 کیلوگرم اسانس استخراج می گردد.
دامنه انتشار
اطراف تهران ، مزارع کرج ، نواحی مختلف البرز، رنه ، گچسر، پلور، بین پلور و دلیچای، قزوین ، سمنان ، دامغان شهمیرزاد، شاهرود، بسطام ، کاشان، قمصر، نواحی شمال ایران، گیلان : رودبار، مازندران: کلدرشت، رود بارک، گرگان : آلمه. آذربایجان : دشت مرغان. بین کلیبرواهر. کوه گرمه دوز، 3500 کیلومتری اشنویه، قاسملو، 45 کیلومتری سردشت، اصفهان : تنگ دزدان خوانسار، لرستان : 500 کیلومتری مشرق خرم آباد. فارس : کوه دینار گردنه بیجار، کرمان : کوه هزار، رابوز، خراسان : کوه بینالود.
در آغاز زمانی که اقتصاد برپایه گردآوری خوراک و صید و شکار قرار داشت، انسانها برروی زمین در حال حرکت و کوچ بودند. اقوام شکارگر و گرد آورندگان آذوقه اغلب جایگاه ثابتی نداشتند و همواره در پی صید و شکار و گردآوری آذوقه که معمولا از ریشه گیاهان خوردنی و میوههای جنگلی تشکیل میشد، از سرزمینی به سرزمین دیگر کوچ میکردند. اوضاع و احوال طبیعی در اغلب مناطق چنان بود که تشکیل هر گونه اقامتگاه بزرگ و دائمی را غیرممکن میساخت.
آشنا شدن انسان به امور کشاورزی و بارآوردن آذوقه و یافتن سرزمینهای مستعد ، اندک اندک او را از صورت صحرانشینی و بیابان گردی به یکجانشینی و تشکیل سکونتگاههای دائمی و دهکدههای پایدار هدایت کرد. لذا زندگی انسان بر روی زمین به دو گونه صحرانشینی و یکجانشینی پدیدار شده است لیکن میان این دو شکل زندگی حالت یا مرحله دیگری نیز وجود دارد که آن را نیمه کوچندگی یا نیمه یکجانشینی میتوان نامید. نیمه کوچندگی نوعی سکونت دو گانه ییلاق - قشلاقی است و انسانها با این شیوه زندگی نیمی از سال را در دشتها و نیمی دیگر را در کوهستانها میگذرانند و شاید بتوان این نوع زندگی را دو جانشینی یا سکونت دوگانه نیز اطلاق کرد.
تاریخچه روستانشینی
به اعتقاد رالف لینتون (Ralph Linton) مولف کتاب معروف شیر تمدن در عصر نوسنگی یا حدود 5000 سال پیش از میلاد در بسیاری از سرزمینها از جمله منطقه آسیای جنوب غربی زندگی ده نشینی برقرار بوده و عموم قبایل مختلف با یک نوع الگوی کلی و متشابه به زندگی خود ادامه میدادند. بنابر تحقیقات باستان شناسان قدیمیترین دهکدههای جهان که تاکنون بوسیله حفاران پیدا شده ، در خاورمیانه واقع است. دو روستا در جارمو (Jarmo) و تپه سربین (Sarabin) واقع در ایران و عراق امروزی نشان میدهد که یکجانشینی با تشکیل اجتماعات روستایی دست کم در 10000 سال پیش آغاز شده است.
آخرین تحقیقات باستان شناسان همچنین نشان میدهد که بسیاری از مراکز اجتماعات انسانی از 10000 تا 3500 سال قدمت دارد. مثلا گنج تپه در انتهای شرقی دشت کرمانشاه 8000 سال قبل از میلاد ، تپه گوران لرستان 7000 سال قبل از میلاد ، گوی تپه نزدیک ارومیه 4000 سال قبل از میلاد ، تپه حصار دامغان 4000 سال قبل از میلاد ، تپه حسنلو و عقرب تپه 2000 سال قبل از میلاد ، چراغعلی تپه 1100 سال قبل از میلاد ، املش گیلان 1500 سال قبل از میلاد و همچنین شوش ، تپه گیان نهاوند ، تپه جمشیدی (درشمال خاوری الیشتر) تل بگوم تخت جمشید و کلاردشت هر یک از 1000 تا 3000 سال قبل از میلاد قدمت دارند.
ساندرسن (Goordon Chaide) جامعه دهگانی را از لحاظ ثبات و تحرک به سه نوع تقسیم میکند
دهکدههای ناپایدار
دهکدههایی هستند که هر چند در آن مختصری کشاورزی میشود، لیکن ساکنان آن زودبه زود تغییرمکان میدهند. نمونه این دهکدهها در ناحیه آمازون و نیز نزد بومیان مالایا وجود داشته است.
دهکدههای نیمه پایدار
در این نوع دهکدهها انسانها در محلی سکونت میگزینند و تا چند سال آذوقه خود را از زمینهای حاصلخیز اطراف به دست میآورند و سپس به علت کاهش بازدهی زمین و بیمایه شدن خاک ، آن منطقه را ترک میکنند و در سرزمین دیگری ساکن میشوند. این امر در گذشته به خصوص در نواحی کوهستانی جنوب شرقی آسیا وجود داشت.
دهکدههای پایدار
از زمانی که فنون و ابزار کشاورزی پیشرفت کرد و بویژه در منطقه آسیای جنوب شرقی که زراعت برنج معمول گردید و گاومیش اهلی و خیش اختراع شد و رواج یافت، دهکدههای پایدار پدید آمد. کشت برنج آبی با استفاده از گاومیش زمینه را برای استقرار جمعیتهای انبوه فراهم کرد. همچنین در آسیای جنوب غربی ترکیب غله و گاومیش نیز سبب روی کارآمدن جمعیتهای بزرگ شد